
برای ماندنش به خدا التماس کردم از خدا خواستم از حمایت ما رو بر نگرداند که من بی او
هیچم نیمه شب ها برایش دعا کردم اه کشیدم ولی او رفت و خدا گریه هایم را نشنید و ندید
و دعا هایم را نشنید و مورد اجابت قرار ندادو او را برد و ان زمان بود که من از همه و هر چه
داشتم بریدم و های های گریستم و او رفت و من فقط ناظر رفتن او بودم رفتنی که هیچ
امیدی به بازگشت ان ندارم ونخواهم داشت و امروز من او را برای همیشه از دست داده ام نه
می توانم او را حس کنم و نه در آغوش بگیرم او رفت گر چه برایم همیشه ماندگار است
تو احساس منو کشتی هنوزم از تو دلگیرم
تموم خاطراتت مرد منم بعد تو می میرم
اگه به قول تو من بچه بودم مگه بی معرفت بچه زدن داشت ؟؟؟

نظرات شما عزیزان:
reza 
ساعت13:52---20 اسفند 1390
سلام
من اهل تعريف و تعارف کردن نيستم هرکسي براي خودش سلیقه ای داره و چهارچوبی و با تعارف و تعريف کسي هم نه بدتر ميشه و نه بهتر
غرض از پيامم اينکه با سر زدن به وبلاگ من و خوندن مطالبش نه ميخوايد انرژي مصرف کنيد و نه ميخوايد پولي خرج کنيد فقط وفقط يخورده بياد امام زمانمون مي افتيد البته اگه واقعا مطالبم اين حس رو القا کنه
منتظرتونم
|